دیکشنری
داستان آبیدیک
تهیه کردن
english
1
general
::
furnish, prepare, supply
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
تهیدست
تهیدستی
تهیگاه
تهیگاهی
تهیه
تهیه آذوقه
تهیه اسناد
تهیه جا
تهیه دیدن
تهیه سواد مذاکرات
تهیه سورسات
تهیه شده
تهیه و تنظیم اسناد و
تهیه و تنظیم اسناد و مدارک
تهیه وجه کردن
تهیه کردن
تهیه کردن سند
تهیه کنندگان
تهیه کننده
تهییج
تهییج شدن
تهییج شده
تهییج کردن
تو
تو بمیری
تو دار
تو در تو
تو دل برو
تو دهنی
تو دوزی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید